استادمرتضی عباسی زاده
کاش این صحنه پردرد...
شعر من , در دل غمگینم اگر ریشه نداشت
چاره درد دلم , اینهمه اندیشه نداشت
کاش میمرد غم و , درد گریزان میشد
کاشکی , غصه درون دل من تیشه نداشت
کاش خوشبختی این زندگی اندک ما
بود اسان و , سر راه درش گیشه نداشت
کاش در عشق , جدایی , سخنی مضحک بود
کاش این صحنه پر درد , هنر پیشه نداشت
کاشکی , هیچ دلی سنگ نمی شد هرگز
یا که در راه دلی سنگ , کسی شیشه نداشت
کاش در جنگل قانون زده ی وارانه
شیر چون مورچه بودو , هوس بیشه نداشت
ادامه مطلب |